رویای بر باد رفته جهیزیه

آبان 16, 1401
یادداشت

از وقتی که یادمه همیشه رویای خرید یه جهیزیه خفن توی ذهنم بود که توی فامیل و دوست و آشنا بترکونه . همیشه تو ذهنم بود که چند مدل سرویس پذیرایی لاکچری بخرم ، خونم انقد بزرگ باشه که چند دست مبل و نهارخوری توش جا بشه و هر بخش از خونه رو به یه سبک و رنگبندی بچینم . دلم میخواست چند مدل سرویس غذاخوری داشته باشم تا هر روز تو یه مدل جدید برای همسرم غذا سرو کنم ولی میگم اینا فقط یه رویا بود چون زمانی که ازدواج کردم و میخواستیم جهیزیه بخریم دیدم نه تنها نمیشه انقد لاکچری جهزیه خرید بلکه باید از یه سری خواسته هام هم دست بکشم . نمیتونم چند دست مبل بخرم چون خونه همسرم انقد بزرگ نبود که چند دست مبل اونم با سبک و رنگ های مختلف و تو خودش جا بده . دوست داشتم تلویزیون 80 اینچی بخرم که یه دیوار بزرگ از خونه رو به خودش اختصاص بده بدون میز تلویزیون و با یه تی وی وال خیلی شیک پشت تلویزیون که جلوی تلویزیون یه خز بزرگ انداخته شده و جلوش یه نیم ست مبلمان شیک و اسپرت چیده شده ولی در نهایت دیدم بزرگترین سایز تلویزیونی که میتونم انتخاب کنم 55 اینچیه . نه به خاطر قیمت بالاش که البته قیمت 80 اینچی واقعا گرون بود اما به خاطر این که تلویزیون 80 اینچی برای یه حال تقریبا 90 متری خیلی بزرگ و بد نما بود .

اوایل که میخواستم جهاز بخرم نمیتونستم کنار بیام که از این همه آرزویی که چندین سال تو ذهنم داشتم دست بکشم و واقعا روی حرفم و خواسته هام پا فشاری میکردم و چون دختر اول خانواده بودم واقعا بابام در مقابل خواسته هام نه نمیاورد . اما یکم که گذشت و تو خرید جهزیه جلوتر رفتیم دیدم واقعا چرا دارم انقد هم خودمو هم خانوادمو اذیت میکنم . واقعا چه دلیلی داره یه زوج جوون که شاید تا دو سه سال اولم خیلی مهمون خاصی نداشته باشن این همه سرویس پذیرایی های رنگ و وارنگ داشته باشن . این تصمیم و از جایی گرفتم که تو خرید یه چیز به مامانم پا فشاری کردم و خریدم و بعدش پشیمون شدم . من دیده بودم برای خرید جهیزیه هم پاسماوری میخرن هم سرویس آشپزخونه و هم جا حبوباتی تو کابینتی و جا ادویه جدا . فکر میکردم اگر من نداشته باشم آسمون به زمین میاد به خاطر همین هر چی مامانم گفت دختر من این ها به دردت نمیخوره قبول نکردم . سرویس آشپزخونه رو دوستام برام هدیه خریدن سرویس پاسماوری هم جدا خودمون خریدیم . علاوه بر اون سرویس ادویه هم برای کنار گاز جدا خریدم . تعداد زیادی هم ظرف ادویه و بانکه با سیاز های مختلف برای توی کابینت خریدم و خیلی هم از خریدم راضی بودم تا زمانی که رفتیم جهیزیه رو بچینیم .

اول از همه دیدم سرویس آشپزخونه ای که انقد اصرار به خریدش داشتم کلا برای بی استفاده است در واقع فقط سطل برنج و سطل زبالش کاربردی بود . ظرفای حبوباتش بزرگ بود و خوب من بانکه حبوبات داخل کابینتی هم جدا خریده بودم . بانکه های چایی و قندشم بی استفاده بود چون پاسماوری خریده بود . بانکه ادویه هاشم بی استفاده بود چون ظرف ادویه جدا داشتم . اولین اشتباهمو اینجا فهمیدم . بعد دیدم روی پاسماوریم بانکه های ادویه هم هست که باز هم من جا ادویه ای جدا خریده بودم . از همون جا بود که تصمیم گرفتم رویا و خیالو بزارم کنار و ببینم مامانم و اطرافیانم که چندین سال تجربه زندگی دارن در مورد خرید وسایل چی میگن و با مشورت اونا خرید کنم . تو زندگی این روز ها که قیمت وسایل سر سام آور بالا رفته که یه جهزیه خیلی معمولی حداقل 300 ملیون هزینه داره واقعا بی انصافیه که بخوایم وسایل اضافی هم بخریم .

4.6/5 - (20 امتیاز)

3 دیدگاه در “رویای بر باد رفته جهیزیه

  1. شکوه گفت:

    والا این مدل جهیزیه ها مال تو داستاناست . نمیگم نیستا ولی شاید از هر 10 هزار نفر 5 نفرم نتونن این مدلی جهیزیه بخرن . دخترای الان میشینن فیلمارو نگاه میکنن فک میکنن جهیزیه خریدن همینقد کشکی کشکیه . بابا انقد هزینه های مهم تر تو خرید جهیزیه وجود داره که دیگه به چیزای این مدلی نمیرسه .

  2. mahdi گفت:

    والا خانوم من تا تونست جهیزیه خرید و آورد ولی بعد 4 سال دلشو زد همشو عوض کرد بعضی چیزاش و اصلا استفاده نکرده بود . والا بخدا من ترجیح میدادم یه جهیزیه معمولی تر بیاره بقیه پولشو پدر زنم کمک کنه خونه بخریم .

  3. ساناز گفت:

    منم مثل تو بودم و واقعانم یه جهیزیه ای خریدم که تو فامیل و دوست و آشنا اصلا رودست نداشت اما چه فایده بعد دو سال جدا شدیم کل اون جهیزیه ام دادم سمساری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *